درخواست آقای بازیگر برای پخش یک فیلم
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۱۵۷۹۹
مهران رجبی گفت: شاید پس از سالها بد نباشد فیلم «بیدار شو آرزو» پخش شود تا هم هم مردم بهتر ماهیت زلزله را درک کنند و هم مردم چند استان زلزلهزده کشورمان بدانند که این اتفاق تنها برای آنها رخ نداده است.
این بازیگر سینما و تلویزیون سال 1382 پس از زلزلهای که در بم رخ داد به محل وقوع زلزله رفت تا در جریان همان مخروبههایی که از این حادثه باقی مانده بود، کیانوش عیاری فیلم «بیدار شو آرزو» را بسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او که این روزها در سریال جدید این کارگردان بازی میکند در گفتوگویی با ایسنا درباره زلزلهای که شامگاه یکشنبه 21 آبانماه در چند استان کشور رخ داده و نیز با اشاره به فیلم «بیدار شو آرزو» بیان کرد: به هر حال زلزله مثل صدمه جانی که به یک عزیز وارد میشود ناخواسته است در حالی که همیشه برای عروسی و شادی از قبل برنامهریزی و دعوت صورت میگیرد اما برای عزا و همچنین زلزله که یک عزای بزرگ است همه چیز ناخواسته پیش میآید.
وی با اشاره به اینکه در چنین موقعیتهایی سازمانها باید آمادگی لازم را داشته باشند که البته هر چقدر هم آمادگی وجود داشته باشد باز هم خسارتهایی که پیش میآید شرایط را طور دیگری رقم میزند، افزود: زلزله اخیر برای ایرانیها که انسانهایی عاطفی هستند و نگاه به آسمان دارند یک اتفاق تلخ است و میبینیم همین چند روز قبل که عدهای از کشور عراق به زیارت سیدالشهدا (ع) به ایران بازگشتند و به همراه دیگر مردم در عزای عمومی حضور داشتند، امروز عزادار از دست رفتن هموطنانی در اثر زلزله هستند.
رجبی گفت: این خبر شوکهکنندهای است که عدهای از هم وطنانمان از دست رفته یا زیر آوار ماندهاند، در حالی که دو روز قبل همین موقع عدهای زنده و سالم بودند و امروز برای خیلیها زندگی یا تمام شده یا با دورانی پر از رنج و غم آغاز شده است.
این بازیگر با بیان اینکه حتی اگر تصویر آنچه گفته شد در فیلم دیده شود تلخ و دردناک است، ادامه داد: جا دارد فیلم «بیدار شو آرزو» به کارگردانی کیانوش عیاری در همین شبها از تلویزیون پخش شود آن هم نه به خاطر اینکه فیلمی ساخته شده و هنوز کسی آن را ندیده است بلکه به این دلیل که مردم ماهیت زلزله را بهتر درک کنند و خدمات و پشتیبانیهای مردمی مضاعف شود. توصیه میکنم این اتفاق حتما بیفتد چون هم یادی از درگذشتگان زلزله بم خواهد شد و هم مردم کرمانشاه و ایلام و دیگر استانهای زلزله زده خواهند دانست که این اتفاق پیش از این هم رخ داده و در فقدانی که پیش آمده همه مردم همدرد و شریک هستند.
وی همچنین تأکید کرد: پخش فیلمی همچون «بیدار شو آرزو» یا دیگر فیلمهایی که در رابطه با زلزله ساخته شدهاند تغییر نگرشی را برای همه مردم در ساخت و ساز خانههایشان بوجود میآورد تا لااقل برای محل زندگی خود به گونهای دیگر عمل کنیم و مسئولان هم تلاش کنند آمادگی خود را بیشتر کنند، به همین دلیل با وجود تلخی زیادی که ممکن است این گونه فیلمها داشته باشند اما دیدن آنها ارزش دارد.
رجبی در پایان درباره اینکه بعد از زلزله بم به آن شهر رفته است یا خیر؟ گفت: بعد از آن حادثه دو بار به بم رفتم و تغییرات زیادی در شهر دیده میشود چون هنگامی که ما رفتیم یک هفته از زلزله بم گذشته بود و شهر در شرایطی بحرانی بود، حتی یادم میآید توانستیم کسی را هم نجات دهیم که آن هم بخاطر حساسیت بوم صدابرداری بود. حیوانی را هم از زیر آوار پیدا کردیم که همان حیوان در فیلم استفاده شد.
او افزود: ما «بیدار شو آرزو» را در شرایط سختی ساختیم چرا که وقتی برای تولید یک فیلم به شهر دیگری میرویم معمولا در زمان استراحت به فروشگاه و پارک و جاهای مختلف میرویم اما در بم چنین چیزی وجود نداشت و غروب که میشد مردم به چادرهای خود میرفتند و غم جانکاه از دست دادن عزیزانشان و فاجعه رخ داده تمام شهر را پُر میکرد.
فیلم «بیدارشو آرزو» که در سال 82 پس از زلزله بم با بازی بهناز جعفری و مهران رجبی ساخته شد، درباره معلم جوانی است که در یکی از روستاهای نزدیک بم زندگی میکند، صبح زلزله خود را از زیر آوار بیرون میکشد و میبیند همه اهالی روستا زیر آوار ماندهاند، پس پای پیاده به سمت بم راه میافتد، اما در بم با صحنههای مهیبتری برخورد میکند و ناچار برای کمک در شهر میماند.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۱۵۷۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
به گزارش جماران، پیتر روتلند، استاد در دانشگاه وسلین و دانشیار مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد در تازه ترین نوشتار برای Responsible Statecraft درباره خطرات توهم فروپاشی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نوشت:
ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیراً مقالهای را با عنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده و استدلال کرده که مانند حکومت شوروی ، سیستم سیاسی پوتین نیز همیشه در آستانه فروپاشی است. این استدلال بر اساس یک قیاس مستقیم تاریخی به دست می آید. نظام شوروی قوی و تغییرناپذیر به نظر می رسید و عملاً هیچ کس فروپاشی آن را پیش بینی نمی کرد اما فروپاشید. به همین ترتیب، سیستم پوتین قوی و مقاوم به نظر می رسد و کمتر کسی می تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما فروپاشی آن نیز رخ خواهد داد.
می توان فهمید که چرا این استدلال برای Foreign Affairs جذاب است. آرزو همیشه مخاطب را جذب می کند: مردم دوست دارند آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها گفته شود. شاید بهتر باشد اینطور القا شود که بدون هیچ چشماندازی برای یک ضد حمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریو برای پیروزی اوکراین، فروپاشی رژیم در روسیه است.
قیاس های تاریخی می توانند جذاب اما گمراه کننده باشند زیرا ممکن است توجه ما را بر شباهت های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت های ساختاری را نادیده می گیرند. واقعیت این است که چندین جنبه مهم وجود دارد که رژیم پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی قرار دارد.
اولاً، میخائیل گورباچف تنها شش سال در قدرت بود و هرگز نتوانست کنترل مؤثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی و یا بوروکراسی در کل ایجاد کند. در نتیجه، ابتکارات سیاستی او با اجرای مؤثر همراه نشد و او را مجبور به اتخاذ اقدامات رادیکالتر کرد که کل سیستم را بیثبات کرد. در مقابل، پوتین خیلی سریع پس از به قدرت رسیدن در سال 2000، کنترل قوی بر نخبگان رقیب اعمال و «عمود قدرت» را احیا کرد. او 24 سال است که این مسئولیت را بر عهده داشته است و اکثر تحلیلگران موافقند که پایه های نهادی رژیم پوتین قوی است و احتمالاً پس از مرگ بنیانگذار خود ، نیز جان سالم به در خواهد برد. دوم، یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این واقعیت بود که این شوروی در حال مبارزه با یک جنگ غیرقابل پیروزی در افغانستان بود که آن را مجبور به مذاکره با غرب کرد. روسیه در حال جنگ در اوکراین است در حالی که هنوز به پیروزی خود مطمئن است. سوم، اتحاد جماهیر شوروی ورشکست شده بود، کسری تجاری داشت و در خارج از کشور پول قرض می گرفت. اما اکنون علیرغم فشار تحریم های غرب، روسیه در سال گذشته 50 میلیارد دلار مازاد تجاری داشت. اقتصاد برنامهریزیشده شوروی سفت و سخت و گودالی از یارانههای دولتی بود. بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه دارای یک اقتصاد سرمایه داری پویا است که به خوبی با اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان آن در دور زدن تحریم های غرب ماهر شده اند. چهارم، اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که 52 درصد جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که روس ها 82 درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.مسلماً احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف، رهبر چچن را به یک رعیت وفادار مسکو تبدیل کرد، در مورد هر جانشینی صادق است: بهتر است از جریان کمک های مسکو لذت ببرید و لامبورگینی بخرید تا اینکه آواره ای با جیب خالی باشید. چچنی ها از جنگ های اول و دوم درس گرفته اند: استقلال طلبی ارزش تلاش ندارد. هیچ یک از جمهوری های قومی دیگر در فدراسیون روسیه علاقه ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله 22 آوریل به تالار شهر کروکوس نه تنها یادآور این نکته بود که تروریسم اسلام گرا همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است، بلکه نشان دهنده شکست اطلاعاتی گسترده توسط سرویس های امنیتی روسیه بود. ایالات متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله ای در راه است: آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن های کنسرت در مسکو قرار می دادند. با این حال، حملاتی مانند کروکوس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی شود.
تروریست ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده اند. این نشان می دهد که 8 میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه هستند. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه با نیروی کار کم، حداقل در حال حاضر از چالش امنیتی آن بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن 2023 یک تحول خارقالعاده بود؛ جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال 2000. ما هرگز نمیدانیم اگر او به کرملین می رسیدچه اتفاقی میافتاد. اگر یوگنی پریگوژین به عقب برنگشته بود، اما به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند چه سناریویی شکل گرفته بود. آنچه ما می دانیم این است که قیام شکست خورد. پریگوژین مرده و دفن شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شد.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما یک امر دور از ذهن باقی می ماند و نمی تواند به عنوان پایه ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم اما پوتین (و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ) از اشتباهات گورباچف درس گرفته اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض استوار کند که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد خواهد کرد.